قوانین درس خواندن
نحوه درس خواندن
چگونه درس بخوانیم؟
این سؤالی است که اکنون مسلماً درذهن شما
ایجاد شده است. شما که مجبورید درس- هایی را بخوانید که هیچ علاقه ای به آن
ها ندارید و واقعاً نمی دانید که با این بی علاقگی و درنتیجه عدم تمرکز و
در نتیجه عدم یادگیری در آن درس چه کنید.
یکی به مثلثات علاقه ندارد، یکی به شیمی، یکی به فلسفه، یکی به زمین شناسی، یکی به تاریخ و . . .
به هرحال
هرکس ممکن است ازیک یا چند درس اصلاً خوشش نیاید اما درعین حال که این بی
علاقگی را حس می کند، ضرورت ایجاد علاقه را هم احساس می نماید.
ما هم اکنون زمینه های بسیارمؤثری را برای ایجاد علاقه به شما معرفی می کنیم.ادامه مطلب ....
سطحی و بی ارتباط با آن فرمول های پیچیده به نظرمی رسند، شوق و شورو میل به فراگیری و در نتیجه تمرکز حواس شما را افزایش خواهند داد.
اهمیت مطالعه قبل از ورود به کلاس
شاید تا به حال به این موضوع فکرکرده
باشید که چرا دبیران واستادان شما اینقدر به شما تأکید می کنند که قبل از
ورود به کلاس جلسه ی بعد، مطالعه ی سطحی و اجمالی و سریعی برآنچه که
قراراست تدریس شود داشته باشید. علت این تأکیدعمدتاً به خاطرهمین
تأثیراطلاعات اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و جذبتان
فراوان تر می- گردد و به یقین درک بهتری ازصحبت های مدرس خواهید داشت.
و ما درجای خود شیوه ی مطالعه ی قبل از ورود به کلاس را توضیح خواهیم داد.
اطلاعات اولیه چگونه باشند؟
برای کسب اطلاعات اولیه باید دقت کنید که
این اطلاعات، ویژگی های لازم را داشته باشند. هرمطلبی نمی تواند اطلاعات
اولیه تلقی شود. باید به خاطرداشته باشیم که اطلاعات اولیه قرار است در ما
شوق و رغبت ایجاد کند و ما را به فراگیری بیشتر وادارد.
بنا براین:
اول –
اطلاعات اولیه باید ساده باشند: اگرشما درابتدا مطالب دشوار و سخت را جستجو
کنید و به آن ها توجه نشان دهید، به جای علاقمند شدن به آن ها از آن ها
بیزار می شوید. اطلاعات اولیه باید ساده ترین مطالب باشند.
دوم – اطلاعات اولیه باید کم حجم باشند:
با وجود آن که اطلاعات اولیه ی فراوانی در اختیار شماست که همگی ساده اند،
توصیه می کنیم همه ی این اطلاعات را یکجا نگیرید. یکی ازاین اصول مهم
یادگیری و قوانین پایه ای حافظه این است: یادگیری تدریجی است. اگزشم ۹ ساعت
مطالعه ی مستمرجغرافی را دریک روز، به یک ساعت مطالعه در ۹ روز تبدیل کنید
و یا ۱۸ ساعت مطالعه ی پشت سرهم دریک روز را به ۶ ساعت مطالعه در ۳ روز
تقسیم کنید، بازده فوق العاده بیشتری خواهیم داشت.
یادگیری یکباره ی مطالب شما را زود خسته و
بی علاقه می کند. درست مثل آنکه بخواهید دریک روز ازصبح تا شب نیمی از
کتاب را یاد بگیرید. اصل یادگیری تدریجی هم برایجاد علاقه استوار است.
اطلاعات فراوان و یکباره به راحتی شما را ازآن درس بیزار می کند.
سوم – اطلاعات اولیه باید به شکل خوبی
ارائه شوند: انتقال اطلاعات اولیه به شکلی خوب و دوست داشتنی، شوق شما را
برای فراگیری بیشترافزایش می دهد. معلمی را به خاطر بیاورید که مطالب را به
زبانی خوشایند به شما انتقال می دهد و درهمان روزاول آنچنان تأثیری بر شما
می گذارد که شیفته ی آن درس می شوید.
وقتی که مشغول درس خواندن هستید، مانند
همان معلم مطالب را به شکلی زیبا برای خود بیان کنید و در خود علاقه ایجاد
کنید، به خصوص دردرس هایی که معلم شما مطلب را خشک و جدی و نه چندان خوب
ارائه می دهد، حتماً ازاین روش استفاده کنید.
چهارم – به کاربردهای علمی مطالب علمی
فکرکنید: کاربرد مطالب را درزندگی خود جستجو کنید. قبل ازآنکه به سراغ
مفاهیم پیچیده ی اصطکاک بروید به این فکرکنید که زمستان ها درهوای سرد،
دستان خود را به هم می مالید تا گرم شوند.
قبل ازاین که مثلثات بخوانید به این فکرکنید که تمام حرکات کشتی ها روی اقیانوس ها براساس نسبت های مثلثاتی انجام می گیرد.
قبل ازاین که شیمی بخوانید و واکنش های
گرمازا و گرماگیر را بفهمید به این فکرکنید که اخیراً چیزی به نام بخاری
جیبی اختراع شده است که درزمستان دست های شما را گرم می کند.
قبل ازاین که گرانیگاه و مرکز ثقل چیزی بیاموزید به این فکرکنید که چرا برج معروف پیزا درایتالیا با همه ی کج بودنش فرو نمی ریزد.
بعضی ازمطالب هم کاربرد های رفتاری دارند.
می توانیم قبل ازخواندن این مطالب به این کاربردهایشان فکرکنیم. مثلاً قبل
ازاین که بخوانیم هفته ی دوم تا ششم زندگی جنینی مقارن با رشد سریع و
اختصاصی شدن اندام ها و دستگاه های مختلف بدن است، به این فکر کنیم که
سلامت یا عدم سلامت جسمی و روانی مادروپدرچه تأثیری برجنین دارد و رفتارهای
مناسب والدین و اطرافیان آن ها چگونه می تواند باشد.
قبل ازاین که قانون عمل وعکس العمل نیوتن
را بخوانیم به این فکرکنیم که تمام اعمال ما به خود ما باز می گردد و به
قول شاعر: ” هرچه کنی به خود کنی، گرهمه نیک و بد کنی” .
قبل ازاین که قاعده ی ” هوند” را درشیمی
بخوانیم که ” تا زمانی که هریک از اربیتال- های هم انرژی، یک الکترون
نگرفته باشد، هیچ یک ازآن ها پرنمی شود” به این فکر کنیم که ما هم باید
درهمه ی زمینه های زندگی به موازات هم پیشرفت کنیم.
رشد یک جانبه، قانون طبیعت نیست و به همین
خاطرمحکوم به شکست است. اگر در زمینه ی مالی داریم پیشرفت می کنیم درزمینه
ی معنوی هم باید با همان سرعت به پیش رویم. اگردرزمینه ی علمی موفقیت کسب
می کنیم، باید درعمل هم به همان اندازه موفق شویم. اگردرزندگی اجتماعی به
مراتب عالی می رسیم باید درزندگی خصوصی هم خود را به همین مراتب عالی
برسانیم. خلاصه آن که اجازه ندهیم که دریک زمینه ازسایرزمینه ها عقب بیفتیم
درست مانند اتم های عناصرکه قاعده ی هوند را اجرا می کنند.
و قبل ازاین که . . .
اگرکمی دقیق شوید، اگرذهن خود را به
کاربیاندازید به کاربرد تمامی علوم را درلحظه لحظه ی زندگی خود حس می کنید
وهرکه بیشترآمیختگی دانش را با زندگی روزمره درک می کنید علاقمند ترومشتاق
تر می شوید.
درواقع دانش بشری ازدقت کردن به زندگی ساده و طبیعی پدیدارشده است.
اطلاعات اولیه مهم ترین قانون علاقمندی است.